کارت امتیازی مصاحبه

شرحی بر مثلث درام و اهمیت شناخت آن در رهبری تیم‌ها:

مثلث کارپمن که به عنوان مثلث درام نیز شناخته می‌شود، یک چارچوب روانشناختی است که پویایی‌های بین فردی ناکارآمد و مخرب را توصیف می‌کند. ‌این مثلث که توسط روان‌شناس استفان کارپمن ابداع شده است، سه نقش اصلی را که افراد در موقعیت‌های تعارض بر عهده می‌گیرند، نشان می‌دهد: قربانی، آزاردهنده و نجات‌دهنده.

در رهبری، این نقش ها می‌توانند مانع همکاری و رشد تیم شوند. برای رهبران بسیار مهم است که اهمیت مثلث دراما در جلوگیری از تعارض‌ها، مدیریت خرد و فرسودگی شغلی را بدانند. استراتژی‌ها شامل رسیدگی به محرک‌ها، تقویت ارتباطات باز و تقویت هوش هیجانی است.

به عنوان یک مدیر، در تیم خود با تعارض مواجه خواهید شد. این تعارض‌ها اغلب شامل سه نقش کلیدی می‌شوند: قربانی، آزاردهنده و نجات‌دهنده، که در مجموع مثلث درام را ایجاد می‌کنند. افراد اغلب به طور ناخواسته بین این نقش‌ها جابه جا می شوند. با درک مثلث درام، می‌توانید این الگوها را شناسایی کنید، تعارض‌ها را حل کنید و در جهت توانمندسازی تیم‌های خود تلاش کنید.

سه نقش مثلث درام

مثلث درام که برای اولین بار در دهه 1960 توسط استیون کارپمن، درمانگر آمریکایی و یکی از بنیانگذاران تحلیل رفتار متقابل توصیف شد، سه نقش اصلی را مشخص می کند: قربانی، که احساس سرکوب و درماندگی می کند. آزاردهنده‌ای که سرزنش و انتقاد می کند. و نجات دهنده، که سعی می‌کند سعی می‌کند مشکلات قربانی را حل کند اما اغلب باع وابستگی می‌شود. این نقش ها ثابت نیستند. افراد می‌توانند در موقعیت‌های مختلف بین آنها جابجا شوند. درک این نقش‌ها بینشی اساسی در مورد پویایی تعارض ارائه می‌دهد و به شناسایی الگوهای رفتاری در تیم‌ها و سازمان‌ها کمک می کند.

مایکل بانگای استانیر، نویسنده، مربی و سخنران برنده جایزه، در کتاب خود “عادت مربیگری” این نقش ها را به شرح زیر توصیف می کند:

 
 قربانیآزار دهندهنجات دهنده
باور اصلی«زندگی من خیلی سخت است. زندگی من خیلی ناعادلانه است بیچاره من.».”“من توسط احمق‌ها، یا افرادی کمتر از خودم احاطه شده‌ام. ““دعوا نکن، نگران نباش، بگذار بیام و آن را درستش کنم”
محرکتقصیر من نیست (تقصیر آنهاست)تقصیر من نیست (تقصیر شماست)“این مسئولیت من است (نه شما)
فایده ایفای این نقششما هیچ مسئولیتی در قبال تعمیر چیزی ندارید: باید شکایت کنی. شما تعمیرکاران را صدا می کنید.شما احساس برتری می‌کنید و حس قدرت و کنترل دارید.از نظر اخلاقی احساس برتری می کنید. شما معتقدید که ضروری هستید
هزینهای که برای ایفای نقش پرداخت می‌شودشما هیچ حسی ندارید که بتوانید چیزی را تغییر دهید – هر تغییری خارج از کنترل شما است. شما به بی اثر بودن معروف هستید و هیچ کس ناله را دوست ندارد.در نهایت شما مسئول همه چیز هستید. شما قربانی می سازید. شما به عنوان یک مدیر جز نگر شناخته شده‌اید. افراد حداقل‌ها را برای شما انجام می دهند و نه بیشتر. و هیچ کس قلدر را دوست ندارد.مردم کمک شما را رد می‌کنند. شما قربانی می‌سازید و مثلث درام را تداوم می‌بخشید. و هیچ کس مداخله‌گر را دوست ندارد.
شما احساس می کنید به بن بست رسیده‌اید، زیراهیچ قدرت یا نفوذی ندارید. شما احساس بی فایده بودن می‌کنید.تو به کسی اعتماد نداری. احساس تنهایی می کنی .نجات شما کار نمی‌کند. احساس می‌کنید سربار هستید.

برای رهایی و فرار از این چرخه، مهم است که بفهمیم چرا مثلث‌های درام شکل می گیرند.

چه چیزی باعث مثلث درام می‌شود؟

مثلث درام اغلب از نیازهای احساسی برآورده نشده، فقدان قاطعیت یا خودآگاهی و مهارت‌های ارتباطی ضعیف سرچشمه می‌گیرد. علاوه بر این، تیم یا فرهنگ سازمانی می‌تواند آن را تقویت کند. فرهنگ سرزنش، ترس یا درگیری‌ها و تعارض‌های حل نشده، مثلث درام را تشویق می‌کند و موقعیت‌هایی را که امنیت روانی در آنها وجود ندارد برجسته می‌کند.

مثلث درام در رهبری

در رهبری، مثلث درام به صورت رفتارهای سمی مانند سرزنش، اجتناب از مسئولیت و مدیریت خرد ظاهر می‌شود. رهبران اگر در نقش قربانی قرار گیرند، احساس می‌کنند که در برابر چالش‌ها غرق شده‌اند. در نقش آزاردهنده، متوسل به تاکتیک‌های استبدادی می‌شوند و در نقش نجات دهنده، تیم خود را برای “نجات” مدیریت خرد می‌کنند. این رفتار مانع رشد تیم، نوآوری و همکاری می‌شود.

وقتی رهبران خود را در نقش نجات دهنده  گرفتار می‌بینند و دائماً مسئولیت‌های بیشتری را از تیم خود بر عهده می‌گیرند، می‌تواند منجر به ناامیدی، خستگی و در موارد شدید فرسودگی شغلی شود. بنابراین، تعیین انتظارات و مرزهای واضح برای تیم خود و واگذاری وظایف به صورت شفاف ضروری است، مهارتی که می توانید از طریق کارگاه رهبری تیم چابک به دست آورید.

درک مثلث دراما برای رهبران بسیار مهم است زیرا به طور مستقیم بر پویایی تیم، ارتباطات و بهره‌وری کلی در محل کار تأثیر می گذارد.

حل تعارض: مثلث درام الگوهای متداول تعارض را برجسته می‌کند و به رهبران این امکان را می‌دهد تا تعارض‌ها را به‌طور مؤثرتری تشخیص دهند و به آنها رسیدگی کنند. با درک نقش قربانی، آزاردهنده و نجات دهنده، رهبران می‌توانند تیم‌های خود را به سمت حل و فصل سالم تعارض هدایت کنند و از تشدید درگیری‌ها جلوگیری کنند.

همکاری تیمی: مثلث درام می‌تواند مانع همکاری و انسجام تیمی شود. رهبرانی که این پویایی‌ها را درک می‌کنند می‌توانند برای ایجاد یک محیط کاری هماهنگ‌تر و مشارکتی‌تر کار کنند و کار تیمی و هم افزایی بهتری را در بین اعضای تیم تقویت کنند.

توانمندسازی تیم‌ها: رهایی از مثلث درام به رهبران اجازه می دهد تا تیم های خود را توانمند کنند. هنگامی که اعضای تیم دیگر احساس قربانی، آزار و اذیت یا نجات نکنند، خودمختارتر می‌شوند، مسئولیت‌های خود را بر عهده می‌گیرند و فعالانه‌تر همکاری می‌کنند.

اثر مثلث درام:

محرک ها و پیش بینی دینامیک مثلث درام

رهبران باید از محرک‌هایی که می‌تواند به پویایی مثلث درام در تیم هایشان منجر شود، آگاه باشند. این محرکها ممکن است شامل موقعیت‌های پر استرس، اختلاف نظرها، تغییرات در محل کار یا چالش‌های شخصی در بین اعضای تیم باشد.

با شناخت این محرک‌ها، رهبران می‌توانند پویایی‌های بالقوه مثلث درام را پیش‌بینی کنند و اقدامات پیشگیرانه‌ای برای رسیدگی به آن‌ها قبل از وقوع انجام دهند. پیش‌بینی این پویایی‌ها مستلزم درک پویایی‌ها و شخصیت‌های منحصربه‌فرد در تیم است که به رهبران اجازه می‌دهد تا استراتژی‌های ارتباطی و مدیریتی خود را برای جلوگیری از تسخیر مثلث درام تنظیم کنند.

علاوه بر این، ایجاد محیطی که در آن اعضای تیم در صحبت کردن درباره نگرانی‌های خود و جستجوی راه حل احساس امنیت کنند، می‌تواند به کاهش محرک‌ها و ایجاد فضای کاری هماهنگ تر کمک کند.

 چگونه مثلث درام را بشکنید؟

شناخت علل زمینه‌ای در رسیدگی مؤثر به این موضوع بسیار مهم است. با تصدیق این دلایل، رهبران می‌توانند در جهت ایجاد یک محیط کاری سالم تر تلاش کنند. اما چگونه می توان از مثلث درام رهایی یافت؟

رهایی از مثلث درام مستلزم خودآگاهی، ارتباط موثر و همدلی است. به عنوان یک رهبر، می‌توانید این مهارت‌ها را بیاموزید، عادت‌هایی ایجاد کنید تا به خودتان یادآوری کنید که از آنها استفاده کنید، و سیستمی ایجاد کنید که امنیت روانی را تقویت کند و به دیگران کمک کند از مثلث درام فرار کنند.

به یاد داشته باشید: سیستم را مدیریت کنید، نه افراد!

به عنوان یک رهبر، می‌توانید سیستمی را ایجاد کنید که گفتگوی باز را تشویق می‌کند و فرهنگ عاری از سرزنش را ترویج می‌کند. ارائه آموزش حل تعارض بسیار کارساز است. این کارگاه‌ها به شما امکان می‌دهد تا در مورد هوش هیجانی بیاموزید و اعضای تیم خود را بهتر درک کنید.

با اجرای این استراتژی‌ها، می‌توانید اعضای تیم خود را برای بیان نگرانی‌های خود، مسئولیت پذیری و همکاری پیشگیرانه توانمند کنید و چرخه مخرب مثلث درام را از بین ببرید.

به یاد داشته باشید که بحث در مورد نگرانی‌ها نباید محدود به رویدادهای خاص و گذشته‌نگر باشد، بلکه باید به یک عادت روزانه تبدیل شود، دقیقاً مانند تمجید کردن یا ارائه بازخورد فرد به فرد.

ارتباطات غیر خشونت آمیز (NVC[1]) ابزاری اثربخش برای شکستن مثلث درام از طریق ترویج همدلی، گوش دادن فعال و ارتباط سازنده است. NVC افراد را تشویق می‌کند تا احساسات و نیازهای خود را بدون سرزنش یا قضاوت بیان کنند و درک و ارتباط را تقویت می‌کند. به جای سرزنش یا نجات، NVC افراد را قادر می‌سازد تا نیازهای خود را بیان کنند، که منجر به راه‌حل‌های همدلانه‌تر و دوجانبه سودمندتر می‌شود. با تمرین NVC، تیم ها و رهبران می‌توانند محیط کاری هماهنگ تری ایجاد کنند و از پویایی مخرب مثلث درام رهایی یابند.

[1] Nonviolent Communication (NVC)

فرار از مثلث درام به عنوان یک رهبر

وقتی از رهبران پرسیده شد که آیا مثلث درام را می‌شناسند و چه نقشی را برای خود ادعا می‌کنند، اکثر رهبران نقش نجات دهنده را عنوان می‌کردند. به ویژه، رهبرانی که قصد دارند از تیم خود محافظت کنند یا بار ذهنی خود را کاهش دهند، اغلب در این نقش قرار می‌گیرند. اما چگونه می‌توانید از این نقش رها شوید و از ادامه درام جلوگیری کنید؟

در اینجا، ذکر نکته ارزشمند دیگری از مایکل بی استنیر[1] مفید است: پرسیدن یک سوال خاص به جای ارائه کمک فوری. بپرسید: چگونه می‌توانم کمک کنم؟ این سوال ممکن است ساده به نظر برسد، و همینطور است – اما باید به یاد داشته باشید که آن را بپرسید.

جدای از یادآوری این سوال، مزایای این رویکرد چیست؟

اول، قربانی را مجبور به بیان یک درخواست ملموس می‌کند. این درخواست خاص خواهد بود و به شما امکان می‌دهد تصمیم بگیرید که آیا می‌خواهید کمک کنید یا خیر.

دوم، و مهمتر از آن، از این فرض که شما بهترین راه حل را می‌دانید جلوگیری می‌کند. این به شما کمک می‌کند موقعیت و طرف مقابل را بهتر درک کنید و حس کنجکاوی و گوش دادن فعال را تقویت کنید. اغلب، درخواست ملموس دیدگاه‌های متفاوت و راه حل‌های جایگزین را نشان می‌دهد.

با این حال، هنگام استفاده از یک نسخه جسورانه‌تر از سؤال، مانند «دقیقاً از من چه می‌خواهید؟» به زمان و لحن توجه داشته باشید. زیرا ممکن است باعث ایجاد احساسات اضافی شود.

 گذار از مثلث درام به توانمندسازی

همانطور که ملاحظه می‌کنید، تعارض‌ها و مثلث درام اجتناب ناپذیر هستند، اما شما می‌توانید یاد بگیرید که عبور کنید و از درام به توانمندسازی تغییر حالت دهید.

[1] Michael B. Stanier

از قربانی به خالق

به جای احساس ناتوانی و تحت الشعاع قرار گرفتن شرایط یا اجتناب از مسئولیت، می‌توانید یک خالق شوید. بر روی چشم انداز و نتایج دلخواه خود تمرکز کنید و مسئولیت کامل شروع اقدام را بر عهده بگیرید.

از آزار دهنده تبه چالشگر

به جای اینکه به دنبال کنترل و سرزنش باشید، می توانید به یک رقیب تبدیل شوید. با به چالش کشیدن فرضیات و وضعیت موجود، یادگیری را تشویق کنید. بر بهبود و توسعه افراد با مسئول دانستن آنها برای اقداماتشان تمرکز کنید.

از نجات دهنده به مربی

درک مثلث درام برای رهبران چابک ضروری است. با شناخت نقش‌ها، علل و جلوه‌های مثلث درام، رهبران می‌توانند تأثیر مخرب آن را از بین ببرند و شروع به ساختن سیستمی کنند که مشخصه آن همکاری هماهنگ، ارتباطات محترمانه و تیم‌های توانمند است.

بنابراین، رهبران می‌توانند یاد بگیرند که از دام‌های معمولی اجتناب کنند، از مثلث درام فرار کنند، از خود محافظت کنند و به رهبرانی محترم و موفق تبدیل شوند.