بخش 1. مقیاسپذیری چابک چیست؟
مقیاسپذیری چابک صرفا به رشد سریع اختصاص ندارد. رشد کردن دغدغه همه شرکتهاست. در هر صنعتی بود و نبود شما با اعداد رقم میخورد – تعداد جذب کاربر، حاشیه سود، نرخ رشد و غیره. با این حال رشد به تنهایی مقیاسپذیری چابک نیست. بلکه مقیاسپذیری چابک یعنی اولویتدهی سرعتعمل به کارایی در شرایط عدم قطعیت.
شاید از خودتان بپرسید چرا کسی باید مقیاسپذیری چابک را دنبال کند؟ به هر حال مقیاسپذیری چابک این عدم اطمینان ناخوشایند را با احتمال شکستی خیلی بزرگتر، خجالتآورتر و دارای عواقب خیلی بیشتر ترکیب میکند. همچنین پیادهسازی مقیاسپذیری چابک سخت است. شما مجبورید سرمایهگذاران را قانع کنید که به شما پول بدهند، مگر این که مثل مایکروسافت یا گوگل بتوانید برای رشد نمایی درآمدتان بودجه تأمین کنید. بدتر از همه این که میبایست سرمایه کافی به صورت ذخیره داشته باشید که بتوانید از خطاهای زیادی که در طول مسیر مرتکب خواهید شد جان سالم به در ببرید.
با وجود همه این موانع بالقوه، مقیاسپذیری چابک کماکان ابزاری قدرتمند برای کارآفرینان و دیگر رهبران کار و کسب است. اگر ریسکهای مقیاسپذیری چابک را که دیگران قبول نمیکنند بپذیرید، میتوانید سریعتر از آنها حرکت کنید. اگر جایزه برنده شدن به حد کافی بزرگ باشد، و رقابتی که در آن شرکت میکنید به اندازه کافی شدید باشد، مقیاسپذیری چابک به یک استراتژی منطقی و حتی بهینه تبدیل میشود.
پنج مرحله مقیاسپذیری چابک
بدیهیترین، آشکارترین و تأثیرگذارترین تغییری که افزایش مقیاس به همراه دارد، تعداد افرادی است که سازمان در استخدام خود دارد. به همین دلیل پنج مرحله مقیاسپذیری چابک را بر اساس تعداد کارمندان در سازمان تعریف میکنیم. این تقسیم بندی به صورت ده دهی انجام شدهاست. به یاد داشته باشید که در عین حال که تقسیمبندی بر مبنای توانهای ده کمک میکند، دستهبندیهای واضح و مشخصی داشته باشیم، اما دنیای واقعی اغلب اوقات بههم ریختهتر است. مثلا استارتاپی که یک تیم صمیمی دارد اگر حدود بیست کارمند داشته باشد ممکن است مثل یک خانواده(مرحلهی ۱ مقیاس افزایی برق آسا) احساس و عمل کند. پس این تعاریف صرفا یک مجموعه مفیدی از رهنمودها است.
پنج پنج مرحله مقیاسپذیری چابک به قرار زیر میباشد:
سه تکنیک مقیاسپذیری چابک
سه تکنیک کلیدی عبارتند از:
در ابتدا یک مدل کار و کسب طراحی میکنید که قابل رشد برقآسا و چابک است و باید بزرگ شود. بعد استراتژی مقیاسپذیری چابک را پیادهسازی میکنید که هنگام عدم قطعیت سرعت را نسبت به کارایی در اولویت میگذارد. در آخر فنون نوآوری مدیریت را برای مدیریت کردن صدمات و چالشهای ایجاد شده بعد از رشد سریع و مقیاس انبوه به کار میبرید.
بخش 2. نوآوری در مدل کار و کسب
از بین سه تکنیک اصلی مقیاسپذیری چابک، اولین و اساسیترین تکنیک، طراحی یک مدل کار و کسب است که ظرفیت رشد نمایی را داشته باشد.
خلق ارزش حقیقی زمانی است که فناوری نوآورانه امکان استفاده از محصولات و خدمات نوآورانه در مدلهای کار و کسب نوآورانه را بدهد. هر چند ممکن است مدلهای کار و کسب گوگل، علیبابا و فیسبوک واضح – و حتی اجتنابناپذیر – به نظر برسند، اما زمانی که شروع به کار کردند مورد استقبال گستردهای قرار نگرفتند. چند نفر در سال 1999 میدانستند که قرار دادن آگهیهای کوچک متنی کنار چیزی که معادل کاتالوگ کارت الکترونیک است، به باارزشترین شرکت نرمافزاری دنیا منتهی میشود؟ یا راهاندازی یک مرکز خرید برای طبقه متوسط نوظهور در چین یک کار و کسب 100 میلیارد دلاری را به همراه میآورد؟ کدام یک از شما در سال 2004 پیشبینی میکردید که رسانه غالب مردم میشود زل زدن به یک صفحه کوچک یا کامپیوتر دستی تا ببینند دوستانشان دارند راجع به چه چیزی حرف میزنند.
شرکتهای بزرگ و کار و کسبهای بزرگ اغلب در ابتدا ایده بدی به نظر میرسند زیرا نوآوریهای مدل کار و کسب – بنا به تعریف – نمیتوانند به یک مدل ثابت شده کار و کسب اشاره کرده و نشان دهند چرا جواب میدهند.
عوامل رشد
افزایشدهنده رشد 1 اثرات شبکه
در این دنیای بهشدت متصلبههم، شرکتهای بیشتری بیش از هر زمان دیگری میتوانند از اثرات شبکه استفاده کنند و رشد و سود بیشازحد ایجاد کنند.
در این متن، از تعریف ساده غیرتخصصی اثرات شبکه استفاده خواهیم کرد:
«محصول یا خدمتی در معرض اثرات مثبت شبکه قرار میگیرد که افزایش استفاده از سوی هرکدام از کاربرها ارزش محصول یا خدمت را برای سایر کاربران بیشتر کند.» اقتصاددانها این اثرات را «صرفهجویی ناشی از مقیاس در سمت تقاضا» یا بهصورت کلیتر «آثار جانبی مثبت» مینامند.
راز اثرات شبکه این است که این اثرات حلقه بازخورد مثبتی تولید میکنند که منجر به رشد فوقخطی و ارزشآفرینی میشود.
پدیده حاصل یعنی «افزایش بازده نسبت به مقیاس» اغلب موجب نوعی تعادل نهایی میشود که در آن محصول یا شرکت واحدی بر بازار مسلط میشود و اکثر سودهای صنعت خود را گردآوری میکند. بنابراین، تعجبی ندارد که کارآفرینان باهوش دنبال ایجاد این استارتاپهای اثرات شبکه هستند (و سرمایهگذارهای هوشمند هم میخواهند در آنها سرمایهگذاری کنند).
یکی از عناصر مهم در استفاده از اثرات شبکه، جستجوی تهاجمی رشد شبکه و پذیرش آن است. ازآنجاکه تأثیر اثرات شبکه بهصورت فوقخطی افزایش مییابد، درواقع این اثرات در مقیاسهای کوچکتر فشار رو به پایینی را بر پذیرش کاربر وارد میکنند. وقتی همه دوستان شما در فیسبوک باشند شما هم باید عضو فیسبوک باشید. ولی برعکس، اگر هیچکدام از دوستان شما هنوز عضو فیسبوک نشدهاند، چرا شما باید عضو آن شوید؟ همین موضوع در مورد اولین کاربر بنگاههایی مثل ایبی و ایربیانبی هم صدق میکند.
در کاروکسبهای بهرهمند از اثرات شبکه، نمیتوانید با مقادیر کوچک شروع کنید و امیدوار باشید که بهآرامی رشد کنید؛ تا وقتی که محصول شما در بازاری خاص پذیرفته شود، اثرات شبکه ارزش کمی برای کاربران بالقوه به همراه دارد. اقتصاددانها میگویند وقتی منحنی تقاضا با منحنی عرضه برخورد میکند، کسبوکار باید از «نقطه اوج» عبور کند. شرکتهایی مثل اوبر به کاربران خود برای تلاش در جهت دستکاری منحنی تقاضا بهمنظور رسیدن سریعتر به نقطه اوج یارانه میدهند؛ شرط انجام این کار آن است که وقتی از نقطه اوج عبور کردید، ممکن است ضرر در کوتاهمدت به شما امکان دهد تا در طولانیمدت سود کنید.
افزایشدهنده رشد 2 توزیع
خیلی از افراد در سیلیکونولی به تمرکز بر ساخت محصولاتی علاقه دارند که به گفته معروف استیو جابز فقید «دیوانهوار عالی» هستند. محصولات عالی بیتردید مثبتاند – در ادامه، در مورد فقدان کیفیت محصول بهمنزله محدودکننده رشد صحبت میکنیم – ولی واقعیت سرد و غیررمانتیک آن است که تقریباً همیشه محصولی خوب با توزیع عالی برتر از محصول عالی با توزیع ضعیف هستند.
توزیع عامل ضروری رشد برای مقیاسپذیری چابک است، زیرا اگر هدف ادعای رهبری مدام بازار در بازاری باشد که برنده بیشترین سهم آن را دارد، توزیع مشخص میکند که با چه سرعت و به چه قیمتی میتوانید به آن رهبری دست پیدا کنید.
فنون توزیع به دو دسته کلی تقسیم میشوند: استفاده از شبکههای موجود و بهسرعت همهگیر شدن.
افزایشدهنده رشد 3 اندازه بازار
داوری درباره اندازه بازار یا آنچه ارائهکنندگان سخنرانیهای مختصر و سرمایهگذاران خطرپذیر اغلب آن را کل بازار در دسترس مینامند، آسان نیست. پیشبینی ای. تی. ام. و نحوه رشد آن در آینده یکی از منابع اصلی عدماطمینان در مقیاسپذیری چابک است. ولی همانطور که در موردهای مطالعاتی ایربیانبی و اوبر خواهیم دید، پیشبینی صحیح آن و سرمایهگذاری مطابق آن، وقتی دیگران هنوز از ترس فلج هستند، یکی از فرصتهای اصلی برای کسب سودهای بیاندازه بالا هم هست.
افزایشدهنده رشد 4 حاشیههای سود ناخالص زیاد
بیشتر شرکتهای ارزشمندی که در این کتاب بر آنها تمرکز میکنیم، حاشیههای سود ناخالص بالای 60، 70 یا حتی 80 درصد دارند. در سال 2016، شرکت الفابت از فروش 89.7 میلیارد دلاری خود درآمد ناخالصی بالغبر 54.6 میلیارد دلار و حاشیه سود ناخالص 61 درصدی داشت. درآمد ناخالص فیسبوک از فروش 27.6 میلیارد دلاری بالغبر 23.9 میلیارد دلار و سود ناخالص آن 87 درصد بود. در سال 2015، حاشیه سود ناخالص لینکدین 86 درصد بود.
حاشیههای سود ناخالص زیاد یکی از عوامل قدرتمند رشد هستند، زیرا همانطور که پیشازاین ذکر شد همه درآمدها یکسان ایجاد نمیشوند. کاروکسبهایی با حاشیه سود ناخالص زیاد برای سرمایهگذارهایی، که اغلب پول بیشتری قدرت سودآوری چنین کاروکسب میپردازند، جذاب هستند. بیشتر چالشهای عملیاتی شرکتها بر اساس درآمدها یا حجم فروش واحد مقیاسبندی میشوند، نه سود ناخالص.
محدودکننده رشد 1 فقدان تناسب محصول/بازار
تنها راه برای اثبات حقیقی تناسب محصول/بازار رساندن محصول به دست مصرفکنندههای واقعی است. ولی کارآفرینان میتوانند و باید تحقیق خود را انجام دهند و سعی کنند مدل کاروکسبشان را طوری طراحی کنند که شانس خود برای دستیابی به تناسب محصول/بازار را تا حد امکان بیشینه کنند.
محدودکننده رشد 2 مقیاسپذیری سازمانی
برای اینکه واقعاً شرکتی متحولکننده دنیا باشید ناگزیر باید سازمان بزرگی بسازید. ولی مقیاسپذیری چابک سازمانهایی که با درآمد مقیاسبندی خطی دارند، تقریباً غیرممکن است. چند شرکت حقوقی یا مشاوره مدیریت بهجای کارایی سرعت را در اولویت قرار میدهند؟ اگر سازمان شما قرار است که با موفقیت مقیاسپذیری چابک کند، باید بتواند فرایندهای کارمندان خود را از جذب نیروی انسانی گرفته تا آموزش بدو خدمت تا مدیریت مقیاس بندی کند.
محدودکننده رشد 3 مقیاسپذیری عملیاتی
اگر نتوانید عملیات خود را به نحوی افزایش دهید که پاسخگوی تقاضاها باشد، طراحی مدل اقتصادی مقیاسپذیر کافی نخواهد بود. اغلب اوقات، کارآفرینان با گفتن اینکه «مدیریت رشد انفجاری مشکل ردهبالایی است» از زیر چالشهای مقیاسپذیری عملیاتی شانه خالی میکنند. مشکلات ردهبالا کماکان مشکل هستند؛ شاید برای خودتان بهتر باشد تا با مسائل مربوط به رشد دستوپنجه نرم کنید تا اینکه صرفاً سعی کنید پرداخت دستمزدها عقب نیفتد؛ اما هر دوی این کارها هنوز میتوانند شرکت شما را نابود کنند. عاقلترین افراد نوآور بهجای طفره رفتن از این چالشها، مقیاسپذیری عملیاتی را وارد مدلهای خود میکنند.
الگوهای امتحان پس دادهی مدل کاروکسب
اغلب اوقات، مدلهای کاروکسب شرکتهایی با رشد سریع، آگاهانه یا غیرآگاهانه، الگوهای اثباتشدهای را دنبال میکنند که با عوامل رشد خو میگیرند و محدودکنندههای رشد را دور میزنند.
اصول اساسی و زیربنایی نوآوری در مدل کاروکسب
اصول اساسی الگوهای ثابتشده نوآوری مدل کاروکسب اصول بزرگتری هستند که میتوانند به اصلاح این الگوها کمک یا حتی الگوهای جدیدی ایجاد کنند. این اصول خودشان مدلهای کاروکسب نیستند بلکه اغلب اوقات نوآوری فناورانه را تقویت میکنند و محرک نوآوری مدل کاروکسب هستند.
بخش 3. نوآوری در استراتژی
انجام دادن یا ندادن مقیاسپذیری چابک انتخابی استراتژیک (و دشوار) است و به همین دلیل میخواهیم بررسی کنیم که بنیانگذاران و مدیران عامل چه زمانی و چگونه اقدام به چنین تصمیمی میگیرند و این تصمیم چگونه شرکت آنها و حتی نقش خود آنها در کاروکسبشان را تغییر میدهد.
کی باید مقیاسپذیری چابک را شروع کنم؟
در اینجا، چند عامل وجود دارند که اگر میخواهید پی ببرید آیا وقت مناسبی است تا شرکت شما مقیاسپذیری چابک انجام دهد یا خیر، باید در جستجوی آنها باشید:
چه زمانی باید مقیاسپذیری چابک را متوقف کنم؟
اگرچه مقیاسپذیری چابک استراتژی قدرتمندی است، استراتژی دائمی نیست. صرفاً به این دلیل که هیچ بازاری نامحدود نیست، هیچ کاروکسبی هم نمیتواند تا ابد رشد کند. شما زمانی مقیاسپذیری چابک میکنید که بازارتان بزرگ است یا بهسرعت رشد میکند – یا ترجیحاً هر دو. اگر بازار شما دیگر رشد نکند یا به کران بالایش برسد، باید مقیاسپذیری چابک را متوقف کنید.
بنا به تعریف، ازآنجاکه مقیاسپذیری چابک کاربرد ناکارآمد سرمایه است، صرفاً زمانی منطقی است که سرعت و مومنتم مهم باشند. مقیاسپذیری چابک مثل پسسوزهای جت جنگنده است که امکان میدهند دو یا سه برابر سرعت عادی پرواز کنید اما میزان سرسامآوری سوخت مصرف میکنند. اینطور نیست که پسسوزها را روشن کنید و هرگز آنها را خاموش نکنید.
میتوانم تصمیم بگیرم تا مقیاسپذیری چابک نکنم؟
مقیاسپذیری چابک به سرمایه نیاز دارد – یا از سوی سرمایهگذاران یا جریان نقدینگی – تا بودجه رشد نسبتاً ناکارآمد شرکت را تأمین کنند. اگر سرمایهگذاران بخواهند سرعت عمل به خرج دهند و سرمایه زیادی را تأمین کنند، ریسک اینکه رقیب هم تصمیم به مقیاسپذیری چابک بگیرد بیشتر است.
همین موضوع زمانی هم صادق است که مدل کاروکسب درآمدهای زیادی با حاشیه سود بالا را برای تأمین بودجه رشد فراهم کند. بنابراین، ایمنترین زمان برای تصمیم به انجام ندادن مقیاسپذیری چابک، وقتی است که مدل کاروکسب با حاشیه سود نسبتاً کم را دنبال میکنید که سرمایهگذاران هم تمایلی به تأمین سرمایه آن ندارند. بسیاری از کاروکسبهای کوچک یا «سبک زندگی» در این دسته قرار میگیرند و همین امر باعث میشود تا تصمیمشان برای پرهیز از مقیاسپذیری چابک کاملاً منطقی باشد. باوجوداین، بازارها میتوانند بهسرعت تغییر کنند.
مقیاسپذیری چابک تکرار و بهبود مداوم است
مقیاسپذیری چابک موفق یکی از مراحل حل مسئله سریالی است. هر یک از پنج مرحله مستلزم راهحلهای متفاوتی برای مشکلات اساسی یکسان افراد، محصول، تأمین مالی و امثالهم هستند. هر بار که از پس مشکلی برمیآیید، آن مشکل تا ابد حل نمیشود، بلکه صرفاً بهطور موقت رفع میشود. هر چه شرکت به رشد خود ادامه میدهد، باید دوباره همان مشکل را تحت مجموعهای از شرایط جدید و احتمالاً بسیار متفاوتتر حل کنید.
چگونه استراتژی مقیاسپذیری چابک در هر مرحله تغییر میکند؟
همانطور که در بحث مقیاسپذیری چابک در محیطهای اقتصادی متفاوت شاهد بودیم، سرعت همیشه نسبی است. آنچه در یک مرحله نشاندهنده سرعت غولآسا است، شاید در مرحلهای دیگر صرفاً سرعتی متوسط باشد.
در مراحل روستا (صدها کارمند) و شهر (هزاران کارمند)، سرعت سازمانهای رقیب تنوع خیلی زیادی پیدا میکند. بعضی از آنها با تمرکز بر بهینهسازی بهمنظور کارایی خشنود خواهند شدد، ولی سایر سازمانها بر سرعت متمرکز میشوند. در این مرحله، مقیاسپذیری چابک کمتر به تهاجم صرف مربوط میشود و عمدتاً به دنبال استراتژی متمایز (و کماکان تهاجمی) است.
چگونه در هر مرحله نقش بنیانگذار تغییر میکند؟
نقش بنیانگذار در فرایند مقیاسپذیری چابک دارد طی هر مرحله تغییر میکند (و نقش کارمند نسبت به بنیانگذار هم احتمالاً تغییر خواهد کرد). هر چه سازمان رشد میکند، مهارتهای ویژه ضروری برای رهبری هم کامل میشوند.
توجه: از استراتژی تا مدیریت: وقتی شرکتی مقیاس پذیری چابک میکند، با دو برابر یا حتی سه برابر شدن، تکنیکهای سنتی مدیریت دیگر پاسخگو نیستند. مقیاس افزایان موفق باید از نوآوری مدیریتی بخش ۴ را به اجرا بگذارند.
بخش 4. نوآوری مدیریتی
یکی از ویژگیهای مهمی که غولهای جهانی را از شرکتهایی که قبل از تسلط بر بازار از داخل فرومیپاشند متمایز میکند، توانایی تکامل و بهینهسازی کارهای مدیریتی در هر مرحله از رشد است. فنون اثباتشدهای که در این بخش توضیح خواهیم داد به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: هشت گذار مهم که شرکت را در مراحل مقیاسپذیری چابک هدایت میکنند و نُه قانون خلاف منطق و انتظار که عقل متعارف در مدیریت سنتی را وارونه میکنند تا با سرعت جنونآمیز رشد مقیاسپذیری چابک مقابله کنند.
هشت گذار مهم
نُه قانون خلاف انتظار در مقیاسپذیری چابک
مقیاسپذیری چابک شرکتها کار آسانی نیست، اگر اینطور بود همه آن را انجام میدادند. مقیاسپذیری چابک مثل بیشتر چیزهای باارزش این دنیا، خلاف انتظار و منحصربهفرد است. برای موفقیت باید خیلی از قانونهای مدیریت را نقض کنید که برای کارایی و کمینه کردن ریسک طراحی شدهاند. درواقع، برای دستیابی به اهداف رشد تهاجمی در مواجهه با عدم اطمینان و تغییر، باید از مجموعه قوانین جدیدی پیروی کنید که با آموزشهای دانشکدههای کاروکسب مغایرت دارند و کاملاً خلاف انتظار از «بهترین تجارب» پذیرفتهشده در استارتاپهای نوپا یا مدیریت کلاسیک شرکتها هستند.
بخش 5. چشمانداز وسیعتر مقیاسپذیری چابک
مقیاسپذیری چابک فراتر از فناوری پیشرفته
بااینکه احتمالاً مقیاسپذیری چابک بیشترین کاربرد را در فناوری پیشرفته دارد، فنون آن برای هر صنعتی که در آن فرصتها میتوانند عوامل قوی رشد را نشان دهند (اندازه بازار، توزیع، حاشیههای سود ناخالص و اثرات شبکه) و بر محدودکنندههای رشد غلبه میکنند (فقدان تناسب محصول/بازار و مقیاسپذیری عملیاتی) مفید هستند.
مقیاسپذیری چابک در سازمانی بزرگتر
اگرچه اغلب اوقات رشد غولآسای مقیاسپذیری چابک مترادف با استارتاپهای درهمریخته است، مقیاسپذیری چابک میتواند در سازمانهای بزرگتر جاافتاده هم اتفاق بیفتد. هیچکدام از عوامل یا محدودکنندههای رشد و هیچکدام از الگوها یا مدلهای کاروکسب اثباتشده مستلزم آن نیستند کاروکسبی مالکیت مستقل داشته باشد، بهصورت خصوصی اداره شود و شرکتی سهامی با سرمایهگذاری خطرپذیر باشد. حتی اگر سازمان شما نمیتواند سهام اختیار معامله ارائه کند که کارکنانتان را ثروتمند کند، اگر مقیاسپذیری چابک موفقیتآمیز باشد، میتوانید و باید درسهای مقیاسپذیری چابک را بپذیرید و با آنها سازگار شوید تا بهسرعت رشد کنید و از مزیت اولین مقیاس افزا برخوردار شوید.
تلاش برای مقیاسپذیری چابک در سازمانی بزرگتر، نسبت به انجام آن در استارتاپها، هم مزایا و هم معایبی دارد. واقعگرا بودن بسیار حائز اهمیت است – استارتاپها در مقیاسپذیری چابک از بعضی مزایای ذاتی خود برخوردارند. موضوع اصلی مقیاسپذیری چابک سرعت و ریسکپذیری است؛ استارتاپها هم که چیز زیادی برای از دست دادن ندارند چابکتر هستند. شرکتهای جاافتاده که میخواهند مقیاسپذیری چابک کنند باید مزیتهای عمدهای پیدا کنند تا بر معایب ذاتیشان ازلحاظ سرعت و ریسکپذیری غلبه کنند.
مقیاسپذیری چابک در ورای کاروکسب
هرچند بر کاربرد مقیاسپذیری چابک در دنیای کاروکسب تمرکز کردهایم، میتوان در مواجهه با عدم اطمینان، اصل اساسی قربانی کردن کارایی برای سرعت را به هر زمینهای اعمال کرد. حال، نحوه تعبیر عوامل رشد و محدودکنندههای رشد مقیاسپذیری چابک چطور به شرایطی غیر از کاروکسب را در نظر میگیریم.
در جهان غیرانتفاعی، باید معیارهای جدیدی برای سنجههای بازار پیدا کنیم، زیرا نمیتوانیم به معیارهای مالی مثل درآمد متکی باشیم. اغلب اوقات، ممکن است بهترین سنجه صرفاً تعداد افرادی باشد که زندگیشان بهتر میشود ولی سایر سنجهها مثل «سالهای زندگی سلامت» یا «معیار تنهای کربن توقیفی» هم میتوانند این نقش را داشته باشند. هرچند ممکن است معیارها تغییر کنند، اصل اندازه بازار کماکان برقرار است – وقتی بازار بزرگی وجود ندارد، مقیاسپذیری چابک چندان منطقی نیست.
در خارج از حوزه کاروکسب، توزیع همان اندازه مهم است که در شرکتهای انتفاعی حائز اهمیت است. فارغ از میزان احتمالی اثربخشی «محصول» شما در بهبود زندگی افرادی که آن را انتخاب میکنند – چه آن محصول خدمت اجتماعی یا نامزد سیاسی یا هر چیز دیگری باشد – شما بهطور بالقوه چقدر مؤثر باشد –تأثیر آن بهطور مستقیم متناسب با توانایی شما برای اجرای یک استراتژی توزیع اثربخش است.
ازآنجاکه بسیاری از سازمانهای غیرانتفاعی بابت خدمات خود هزینهای را از مردم دریافت نمیکنند، حاشیه سود ناخالص در این سازمانها کاربردی ندارد. باوجوداین، میتوانیم از معیارهایی استفاده کنیم که با روح حاشیه سود ناخالص همسو هستند، مثل تأثیر اقتصادی. در سطح کلان، حاشیه سود ناخالص سنجهای از میزان تأثیر در هر دلار است و هر چه تأثیر آن بر دلار بیشتر باشد، کاروکسب غیرانتفاعی باید بیشتر متمایل به مقیاسپذیری چابک باشد.
اثرات شبکه در جهان غیرانتفاعی نسبتاً نادر هستند. اگرچه ابرسازمانهای مردمنهاد مثل صلیب سرخ و یونایتد وی وجود دارند، موقعیت آنها در بازار بهجای اثرات واقعی شبکه تا حد زیادی ناشی از صرفهجوییها در مقیاس است، ولی کماکان بررسی این موضوع خالی از لطف نیست که آیا امکان استفاده از اثرات شبکه وجود دارد یا خیر، زیرا انجام این کار میتواند تأثیر فوقالعاده بزرگی داشته باشد.
مقیاسپذیری چابک در سیلیکونولی بزرگتر
بیشتر قرن بیستم، سیاتل، لسآنجلس و سیلیکونولی قطبهای صنعتی خیلی متفاوت و متمایز بودند. درحالیکه تخصص سیلیکونولی رایانه بود، سیاتل و لسآنجلس هر دو صنایع هوافضا و دفاعی قوی داشتند و هر زیستبوم نیز جایگاههای رهبری خود را در قهوه (سیاتل) و صنعت سرگرمی (لسآنجلس) تقویت میکرد. ولی در قرن بیست و یکم، سیاتل و لسآنجلس موطن زیستبومهای فناوریهای سطح بالا شدهاند که بهطور روزافزون به سیلیکونولی گره میخورند.
سایر مناطق در حال مقیاسپذیری چابک را که باید زیر نظر داشت
مقیاسپذیری چابک در زیستبومهای نوظهور هم چالشها و هم فرصتهای متفاوتی به وجود میآورد. زیستبومهای نوظهور فاقد بسیاری از پلتفرمهایی هستند که زیستبومهای جاافتاده مثل سیلیکونولی، یا بسیار گستردهتر از آن، بازار آمریکا آنها را ارائه میکنند، مثل سیستمهای پرداخت و فروشندگان ترابری، چه برسد به ارائهدهندگان خدمات حرفهای (وکلا، حسابداران، و غیره)، مدیران عامل مجرب و سرمایهگذاران خطرپذیر تهاجمی. این موضوع مقیاسپذیری چابک را دشوارتر میکند و به نرخهای رشد کندتر منجر میشود. لذا، استفاده از پلتفرمهای موجود بهمراتب سادهتر از ساخت پلتفرم خودتان است.
از سوی دیگر، وقتی موفق شوید، ساخت پلتفرم خودتان نشاندهنده مزیت رقابتی عمدهای است که اغلب اوقات در طول زمان افزایش یافته و به رشد بلندمدت سریعتر منجر میشود.
چین: سرزمین مقیاسپذیری چابک
حتی ممکن است چین نسبت به سیلیکونولی زیستبوم بهتری برای مقیاسپذیری چابک باشد. چین مثل سیلیکونولی فرهنگ کارآفرینی دارد که مشوق ریسکپذیری است، بخش مالی بسیار پیشرفتهای که میخواهد بودجه رشد تهاجمی را تأمین کند و عرضه وافری از استعدادهایی با ارزش بالای فناورانه. ولی بازار چین به لطف رشد فوقالعاده اخیرش هم عظیم و هم در معرض اختلال است.
درمجموع، به نظر ما رهبران صنعت فناوری چین بهخوبی از سیلیکونولی درس میگیرند. وقتی به چین سفر و سخنرانی میکنم، متوجه میشوم که مخاطبانم با آنچه در سیلیکونولی اتفاق میافتد آشنا هستند. بیشتر مدیران ارشد چینی انگلیسی حرف میزنند و میخوانند و روزانه آخرین اخبار به زبان انگلیسی را مطالعه میکنند. چه تعداد از مدیران ارشد آمریکایی یا اروپایی چینی میخوانند و از پیشرفتهای چین خبر دارند؟ اگر منتظرید تا نوآوریها راه خود را به مطبوعات انگلیسیزبان باز کنند، شاید به این دلیل که شرکتهای سیلیکونولی آلان این کار را انجام میدهند، به مقیاسافزایان برقآسا در چین فرصت میدهید تا یک سال زودتر وارد به بازار جهانی شوند.
بزرگترین فرصت برای سیلیکونولی و چین مهیا است تا همکاری کنند و نقاط قوتشان را باهم ترکیب کنند. نمیتوان یقین داشت که چه نوع ثروت و پیشرفتی ممکن است از مشارکت آینده نوآوران پیشرو در این دو زیستبوم حاصل میشود.
دفاع در برابر مقیاسپذیری چابک
اگر خود را در موقعیتی میبینید که رقبا سعی کنند با مقیاسپذیری چابک کاروکسب شما را از میان بردارند، برای دفاع از خود سه گزینه اصلی در اختیار دارید: آنها را مغلوب کنید، به آنها ملحق شوید، یا از آنها اجتناب کنید.
شماره 1: آنها را مغلوب کنید و شکستشان دهید
اولین گزینه برای دفاع از مقیاسپذیری چابک این است که به بازی قدیمی خود ادامه دهید تا بر آنها غلبه کنید. همانطور که گفتهایم، تلاشهای زیادی برای مقیاسپذیری چابک محکومبه شکست هستند. باید عوامل رشد و محدودکنندههای رشد مدل کاروکسب را ارزیابی کنید و اگر برای مقیاسپذیری چابک مناسب به نظر نمیرسند شاید بهترین استراتژی شما واکنش افراطی باشد.
ممکن است طرفداران محمدعلی فقید این استراتژی «خنگ طناب» را از مسابقه بوکس غرش در جنگل او در مقابل جورج فورمن به یاد داشته باشند. در این استراتژی به حریف اجازه داده میشود تا هرچقدر میخواهد مشت بزند؛ وقتی حسابی خسته شد، میتوانید با ضد حمله او را شکست داد.
شماره 2: به آنها ملحق شوید
اگر به نظر میرسد بازار شما آماده مقیاسپذیری چابک نیست، یکی از واکنشهای بدیهی انجام مقیاسپذیری چابک خودتان است. مشکل انجام این کار، بهخصوص اگر شرکت جاافتادهاید باشید، این است که شاید فناوری یا تخصص برای پیروزی در یک رقابت شانهبهشانه را نداشته باشید. شاید بتوانید فناوری یا تخصص را خریداری کنید، ولی این هم ریسکهای خود را دارد.
شماره 3: از آنها اجتناب کنید
آخرین و اغلب اوقات «موفقترین» گزینه این است که بازار کنونی را به مقیاسافزاهای برقآسا تسلیم کنید و از داراییهای فعلی خود برای رفتن به بازاری جدید و کمتر آسیبپذیر استفاده کنید. اینکه خود را هدف یکی از رقبای مقیاسپذیری چابک ببینید ممکن است و باید ترسناک باشد، ولی اگر واکنش مناسبی را انتخاب کنید محکومبه مرگ نمیشوید. اما سریع تصمیم بگیرید؛ سرعت مقیاسپذیری چابک به این معناست که تعلل مثل این است که هیچ کاری انجام ندهید.
بخش 6. مقیاسپذیری چابک مسئولانه
در جهانی ایدهآل، مقیاسپذیری چابک سازمانها تجسم همه فضایلی است که ممکن است جامعه از کاروکسبهایش انتظار داشته باشد – نیروی کاری متنوع و فراگیر، حس قوی مسئولیت نسبت به سهامداران و ذینفعان، عرضه تعداد زیادی مشاغل طبقه متوسط با درآمد خوب و مدیران ارشدی که الگوهای نقش اخلاق و رهبران جامعه هستند. حقیقت تلخ این است که علیرغم همه حسنهای مقیاسپذیری چابک، سازمانهای مقیاسپذیر چابک مسئول گناهانی هستند که دامنگیر سایر انواع شرکتها میشوند و درواقع حتی وقتی سعی میکند مسئولانه رفتار کند با بعضی چالشهای ذاتی مواجه میشود.
شرکتهای مقیاسپذیر چابک تقریباً همیشه در بازارهای بسیار رقابتی فعالیت میکنند که برای بقا و پیشرفت باید بیش از رقبا رشد کنند. در بهترین حالت، آنها بیوقفه بر کاروکسب تمرکز میکنند، لذا این کار تحقق اهداف اجتماعی وسیعتر را دشوار میکند. در بدترین حالت، آنها سعی میکنند بهسرعت و با هر وسیله لازم بزرگ شوند.
مقیاسپذیری چابک در جامعه
معتقدیم که مسئولیتهای شرکت مقیاسپذیر چابک فراتر از صرف بیشینهسازی ارزش سهامدار، ضمن اطاعت از قانون است. جامعه چارچوبی را ارائه میکند که در آن زندگی میکنید و کاروکسبتان در آن فعالیت میکند؛ یعنی جامعه بهحق میتواند مدعی مسئولیتی در موفقیت شما باشد.
ولی مقیاسپذیری چابک مسئولانه، حتی فراتر از الزامات اخلاقی، استراتژی خوب کاروکسب است. معمولاً، تنظیمگری وقتی اتفاق میافتد که دولت معتقد است که صنعتی مسئولانه رفتار نمیکند. شرکتهای مقیاسپذیر چابکی هوشمند متوجه هستند که رفتار مسئولانه و خودتنظیمی میتواند تنظیمگر دولت را به تأخیر اندازد یا آن را خنثی کند.
چارچوب مقیاسپذیری چابک مسئولانه
جنبه بسیار مهم مقیاسپذیری چابک مسئولانه توانایی تمایز بین شکلهای مختلف ریسک است. مقیاسپذیری چابک همیشه شامل ریسکها است ولی همه ریسکها یکسان نیستند. چارچوب پیشنهادی ما برای ارزشیابی ریسک استفاده از دو محور جداگانه است: شناختهشده در مقابل ناشناخته و سیستمی در مقابل غیرسیستمی.
عدماطمینان بهخودیخود ریسک نیست، بلکه صرفاً ناشناختهها را تولید میکند و ناشناختهها ذاتاً منفی نیستند.
باوجوداین، وقتی عدماطمینان را با امکان نتیجهای منفی ترکیب میکنید، ریسک ایجاد میکنید. بزرگی ریسک تابعی از احتمال و بزرگی آن نتیجه منفی احتمالی است. به همین دلیل باید ریسک سیستمی را از ریسک غیرسیستمی تمیز دهید.
وقتی با ریسکی شناختهشده/سیستمی مواجه میشوید، باید سرمایهگذاری زیادی انجام دهید تا ریسک را کاهش دهید یا از بین ببرید. حتی ریسکی ناشناخته/سیستمی هم به واکنشی قوی نیاز دارد – باید مجدانه ریسک را بررسی کنید تا آن را از ناشناخته به شناختهشده تبدیل کنید و درعینحال، قدمهایی مشخصی بردارید که به نظر آن را کاهش میدهند. در مقابل، اگر با ریسکی شناختهشده/غیرسیستمی مواجه هستید، میتوانید تحلیل ساده هزینه-فایده یا تحلیل اولویت را انجام دهید تا نسبت به اقدامی تصمیم بگیرید و وقتی با ریسکی ناشناخته/غیرسیستمی روبرو میشوید، ممکن است حتی ارزش نداشته باشد که برای تحلیل آن تلاش کنید – احتمالاً، آتش کوچکی است که فقط باید بگذارید بسوزد.
طیف واکنشها
وقتی تصمیم گرفتهاید که باید به ریسکی واکنش نشان دهید، باید درباره ماهیت واکنش تأمل کنید. معتقدیم که ممکن است واکنشهای احتمالی شرکتهای مقیاسپذیر چابک را به سه دسته گسترده تقسیم کرد.
توازن بین مسئولیتپذیری و سرعت عمل هنگام رشد سازمان
در ابتدا و طی مراحل خانواده و قبیله، مقیاسپذیری چابک مسئولانه به معنی مشخص کردن آشکار مأموریت شرکت و مبنا قرار دادن آن برای فرهنگی است که برای بخش مسئول جامعه بزرگتر بودن، ارزش قائل است. باید آیندهای را تصور کنید که این شرکت در آن توانسته به غولی جهانی مبدل شود و بعد، تأثیر احتمالی این موفقیت را ارزیابی کنید.
هر چه شرکت موفقیت کسب و به مرحله روستا رشد میکند، وقت آن فرا میرسد که از خودتان بپرسید «چهکارهایی را اگر الان اصلاح نکنم، اصلاح کردن آنها بعدها در هنگام مقیاسافزایی ازلحاظ کارکردی غیرممکن خواهد بود؟» بهخصوص، برقراری توازن میان روحیه و سرعت در این مرحله دشوار است، زیرا احتمالاً شرکت با تمامقد به دنبال رشد است و اگر شما برای اصلاح کردن کارها مکث کنید ممکن است آنقدر کند عمل کنید که به فرد دیگری از امکان بدهید تا از مزیت اولین مقیاسافزایی برخوردار شود. به همین دلیل است که در این سؤال میپرسیم چه چیزی «غیرممکن» است، نه این چه چیزی «سخت» است. حتی اگر اقدام فوری دشوار باشد، هنوز میتوانید تعهدات خاصی را بپذیرید تا در آینده مسائل را حل کنید و درباره اینکه چه چیزهایی منجر به این اقدامات میشوند خیلی شفاف برخورد کنید.
اگر شرکتی موفق است و تا مرحله شهر یا ملت رشد میکند، باید مسئولیتهای اجتماعی شرکت مستقر را بر عهده بگیرد که تا حد زیادی با مسئولیتهای اجتماعی چالشگرها فرق دارند. زمانی را به خاطر بیاورید که از خودتان پرسیدید کدام مشکلات را بعداً میتوانید حل کنید؟ خب، بعداً همین الان است. اگر قبلاً به مسائلی نظیر عدالت اجتماعی، کیفری و اقتصادی بیتوجه بودید، حالا باید درک کنید که الگوی نقش هستید و از شما انتظار میرود تکرار کنید و آن مسائل را بهبود ببخشید. اگر فعالانه این مسئولیتها را انجام ندهید، باید آنها را منفعلانه حل کنید – بعد از اینکه قوانین و مقررات جدیدی برای تغییر رفتار شما وضع شدند. چه خوشتان بیاید یا نه، وقتی شرکت شما در مرحله شهر یا ملت است، باید فکر کردن مثل شهردار یا رئیسجمهور را شروع کنید.
سبا با تمرکز بر بالندگی افراد و سازوکارهای سازمانی، به مشتریان خود کمک میکند تا از وضعیت خوب به عالی برسند و تجربهای از خودشکوفایی و رشد پایدار را در مسیر حرفهای و سازمانی خود داشته باشند
آدرس: خیابان سید جمالالدین اسدآبادی (یوسف آباد) بین کوچه دهم و دوازدهم-پلاک۹۴-طبقه پنجم-واحد ۱۸
ایمیل: info@sabamcg.com تلفن شرکت: ۸۸۴۸۰۵۶۱-۰۲۱